پخش زنده
امروز: -
رکودی که از تیر ۶۱ به دنبال عملیات رمضان بر جبهه خودی سایه افکنده بود و رزمندگان در مقابل دیوار دفاعی عراق متوقف مانده بودند تا اواخر سال ۶۴ نیز ادامه یافت در این سال سلسله عملیات محدود و ایذایی تحت عنوان قدس، ظفر و عاشورا انجام گرفت.
به گزارش گروه وبگردی خبرگزاری صدا و سيما، رکودی که از تیر ۶۱ به دنبال عملیات رمضان بر جبهه خودی سایه افکنده بود و رزمندگان در مقابل دیوار دفاعی عراق متوقف مانده بودند تا اواخر سال ۶۴ نیز ادامه یافت. در این سال سلسله عملیات محدود و ایذایی تحت عنوان قدس، ظفر و عاشورا انجام گرفت. همچنین در جبهه جنوب (هورالهویزه) در فصل تابستان تحرک زیادی از جانب نیروهای خودی صورت گرفت، امری که هیچ گاه در گذشته به چشم نمیخورد. در کنار اقدامات فوق، کار بر روی فاو نیز در جریان بود. اواخر سال ۶۴ در میان ناباوری محافل خارجی و کشورهای عربی، خصوصاً شیخ نشین کویت، عملیات بزرگ والفجر هشت (فتح فاو) در اوج غافلگیری ارتش عراق انجام شد. از جمله عوامل مؤثر در غافلگیری عراق شدت فعالیت جبهه خودی در هورالهویزه بود که با توجه به اینکه طی سالهای ۶۲، ۶۳ محور اصلی عملیات نیروهای خودی همین منطقه بود، ذهنیت دشمن را شدیداً متوجه خود نمود. به هر حال شهر فاو در روز سوم عملیات تصرف شد و تثبیت مواضع بیش از ۷۰ روز به طول انجامید. فتح فاو پیامدهای بسیاری دربرداشت. اصلیترین نتیجه آن بر هم خوردن توازن در صحنه نظامی سیاسی جنگ بود که تشدید جنگ شهرها را در پی داشت.
تحلیل سیاسی_نظامی عملیاتهای خیبر و بدر (اسفند ۶۲ و ۶۳)
روزنامهی دی ولت آلمان، نوشت: «آمریکا ۲۰ فروند هلی کوپتر مدرن بل هاوک به مبلغ ۳۰ میلیون دلار به عراق واگذار کرده، فرانسویها هم ۶۰ فروند هواپیمای میراژ ۲۰۰۰ به عراق تحویل دادند و…» همچنین امیدواریهایی که از مذاکرات سیاسی به وجود آمده بود با عدم موفقیت عملیات بدر تا حدی کمرنگ شد و استراتژی یک عملیات پیروز و به عبارتی شتاب زده برای پایان جنگ با سوالات جدی مواجه شد.
در آستانهی خیبر
تا خرمشهر در دست عراقیها بود، کسی فکر نمیکرد خرمشهر از چنگ آنها بیرون کشیده شود، کارشناسان نظامی غربی که چند روز قبل از آزادی خرمشهر از استحکامات شهر دیدن کرده بودند به عراق اطمینان داده بودند که خرمشهر برای همیشه در دست عراق خواهد بود. پیروزیهای ایران تا قبل از عملیات بیت المقدس تا حدودی تصادفی ارزیابی شد، اما آزادی خرمشهر معادلات را برهم زد. روزنامه الاهرام مصر یک روز پس از آزادی خرمشهر نوشت: «عراق در دروازه شرقی جهان عرب قرارداد و نتایج آنچه که در منطقه روی میدهد، با سرعتی سرسام آور در سراسر منطقه عربی منعکس خواهد شد… شکست عراق فاجعهی بزرگی است که به سقوط پی درپی دولتهای خلیج فارس میانجامد… هیچ کس انتظار نداشت خرمشهر با این سرعت به دست ایرانیان بیفتد…»
پس از زمزمههای ورود ایران به خاک عراق، اتحادی که برعلیه انقلاب اسلامی شکل گرفته بود، قویتر از گذشته از عراق حمایت کرد. کلودسشون وزیر خارجه فرانسه در این باره گفت: «فرانسه از عراق حمایت میکند… ایران بداند تنها به خاک عراق وارد نمیشود بلکه به یک مجموعهی متحد وارد میشود.»
هر دو ابرقدرت آمریکا و شوروی نیز از اعضای این مجموعه متحد محسوب میشوند روزنامه جمهوریت چاپ ترکیه در آن در مقالهای مینویسد: «دشمنی با انقلاب اسلامی، تنها موردی است که آمریکا و شوروی در مورد آن توافق دارند؛ و ادامه جنگ که به پیروزی ایران منجر شود چیزی است که نه شرق و نه غرب خواهان آن نیستند. کمک تسلیحاتی شوروی و کمکهای مالی و اطلاعاتی آمریکا به عراق دلیلی بر این مدعاست.»
در بعد داخلی هم بعد از خرمشهر اوضاع جنگ متفاوت از گذشته بود. هنوز نقاطی از خاک کشور در اشغال عراق بود، که از نظر نظامی عملیات بر آزادی آن به صرفه نبود. همچنین امام تأکید جدی داشتند از نقاطی وارد خاک عراق شویم که مردم عراق آسیب نبینند. یعنی علاوه بر محدودیتهای خارجی ما با محدودیتهای اخلاقی و شرعی نیز روبرو بودیم. به طور کلی پس از آزادی خرمشهر برای در امان ماندن مردم عراق، در بیابانها به منظور نابودی ارتش عراق جنگیدیم، و به تحرک و قیام مردم یا ارتش عراق علیه صدام دل بسته بودیم عملیاتهای رمضان و والفجر مقدماتی بر همین اساس طراحی شد که موفقیت چندانی به دست نیاورد. عملیاتهایی که در فضای باز و دشتها انجام شد به دلیل استحکامات انبوه و آتش بار قوی عراق و ضعف امکانات و تجهیزات ایران، موفق نبود. رسانههای عمومی عراق و حامیان وی تبلیغات گستردهای را، در مورد تواناییهای ارتش عراق در جلوگیری از حملات ایرانیان آغاز کرده بودند.
ابتکار ویژه
جبهه جنوب، مملو از استحکامات و خاکریزهای دفاعی متعدد بود که انجام عملیات را تقریباً ناممکن میکرد. این مسأله ذهن فرماندهان جنگ را به یافتن منطقهای مناسب برای عملیات معطوف کرد. پس از بیش از یک سال، شناسایی و طرح ریزی، منطقه هورالهویزه مورد توجه قرار گرفت. هور منطقهای با آب گرفتگی وسیع بود پوشیده از نی، عراق که عبور نیروهای پیاده ایران را از آن امکان پذیر نمیدانست، در این منطقه مانع پدافندی خاصی ایجاد نکرده بود. این منطقه در شمال شهر استراتژیک بصره قرار داشت و در صورت موفقیت عملیات و تصرف جاده العماره- بصره، هدف نهایی که طی عملیاتهای بعدی قابل دسترسی بود، تصرف شهر بصره بود.
شرح عملیات
زمین عملیات بین دو قرارگاه اصلی تقسیم شد، قرارگاه نجف در منطقه هور و قرارگاه کربلا در منطقه زید این منطقه دارای استحکامات پیچیدهای بود که در عملیات رمضان تجربه شده بود. در محور هور با غافل گیری صد در صد دشمن رزمندگان فاصلهی طولانی را طی کردند و خود را به محورهای العزیز و القرنه، شرق دجله و جزایر مجنون رساندند.
عراقیها سراسیمه سعی داشتند نیروهای خود را وارد منطقه کنند که از روز چهارم عملیات حضورشان کاملاً جدی شد و آتش بار مجهز عراق منطقه را به جهنمی از آتش مبدل کرد. تنها جاده خاکی منطقه در محور طلائیه بود که تصرف آن برای استمرار عملیات ضروری بود. به همین دلیل عراقیها با فشار زیاد مانع از سقوط این محور شدند.
در منطقه زید به دلیل پیچیدگی استحکامات و آتش شدید، قرارگاه کربلا موفق به پیشروی نشد؛ و این موضوع وضعیت نیروهای مستقر در هور را تضعیف میکرد و آتش بار عراق بر روی هور متمرکز میشد.
سرانجام رزمندگان اسلام مجبور شدند تا جزایر مجنون عقب نشینی کنند. جزایر مجنون از مناطق استراتژیک عراق محسوب میشد و دولت عراق سرمایه گذاری زیادی در این منطقه کرده بود.
روزنامه فاینشال تایمز در مورد اهمیت جزایر مجنون مینویسد: «ذخایر نفتی جزایر مجنون که حدود هفت میلیارد بشکه تخمین زده شده است، هشت سال قبل توسط یک شرکت برزیلی کشف شد و پروژهی عمرانی دو میلیارد دلاری برای آن تصویب شد که با شروع جنگ متوقف شد. عراق پیش بینی کرده بود که تولید اولیه از این منابع، روزانه ۳۵۰ هزار بشکه خواهد بود که به ۷۰۰ هزار بشکه در روز افزایش خواهد یافت.»
آتش سنگین عراق حفظ جزایر را نیز غیرممکن کرده بود. گفتگوی برادر رحیم صفوی با فرمانده سپاه در حین عملیات بیانگر گوشهای از سختی حفظ جزایر است:
رحیم صفوی: جزایر را چه کار کنیم؟
محسن رضایی: باید آن را حفظ کرد.
رحیم صفوی: نمیشود حفظ کرد. بمب شیمیایی میریزد، امکان حفظ آن وجود ندارد…
فرماندهی سپاه در گزارش خود از این عملیات گفته بود: «در هیچ جای جنگ این قدر ذوب نشدیم»
آقای هاشمی رفسنجانی فرماندهی عالی جنگ با شنیدن اوضاع به منطقه میآید: «اعلام کردیم هرکس هرچه در چنته دارد بیاورد میدان».
حمله به طلائیه برای چندمین بار انجام شد که موفق نبود. حسین خرازی فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین به شدت مجروح شده و با دست قطع شده و بدن پر از ترکش از میدان خارج میگردد.
روز ۶۲/۱۲/۱۴ از بیت امام اطلاع میدهند که امام فرموده اند: «جزایر حتماً باید نگه داشته شوند، هر طور که شده» با این دستور اوضاع تغییر کرد و روحیه رزمندگان اسلام چند برابر شد فرماندهی سپاه در این باره گفت: «از جزیره بیرون نمیرویم، حتی اگر سازمان سپاه از بین برود.»
و همه فرماندهان رده بالا عازم صحنهی نبرد شدند؛ و جزایر مجنون به مدت ۷۲ ساعت یکی از سختترین جنگهای دوران دفاع مقدس را تجربه کرد، اما حرف امام بر زمین نماند و جزایر حفظ شد.
استفاده از سلاحهای شیمیایی در عملیات خیبر
در عملیات خیبر برای اولین بار عراق به صورت گسترده و با استفاده از هواپیما و توپخانه از عوامل شیمیایی استفاده کرد. سخنگوی وزارت خارجهی آمریکا پس از این عملیات اعلام کرد عراق در جنگ از گاز سمی استفاده کرده است و پس از آن دولت آمریکا به کارگیری سلاحهای شیمیایی را محکوم کرد و این در حالی بود که آمریکا به طور آشکار به حمایت از عراق میپرداخت. سفر دوم رامسفلد در فروردین ۶۳ مؤید همین موضوع است.
روزنامه الاشرق الاوسط به نقل از سند محرمانهای مینویسد: «رضایت پنهانی آمریکاییها در استفاده از عراق از سلاحهای شیمیایی کاملاً واضح و مشهود است. حتی صدام به استفاده از این صلاح تحریک و تشویق شده است.»
استفاده از سلاح شیمیایی از عملیات خیبر تا پایان جنگ عنصر جدیدی را وارد معادلات نظامی جنگ کرد که در عملیاتها تأثیر مهمی داشت.
از خیبر تا بدر
از عملیات رمضان تا قبل از علمیات خیبر در محیط جهانی این اطمینان به وجود آمده بود که ارتش عراق میتواند تمام عملیاتهای ایران را خنثی کند. ابتکار جدید ایران که برای نظامیان عراق و کارشناسان نظامی قابل پیش بینی نبود، این اطمینان را از بین برد و احتمال شکست عراق دوباره قوت گرفت رادیو آمریکا در تحلیلی گفت: «برخی کارشناسان معتقدند عراق روزبه روز آسیب پذیرتر میشود و آمریکا نگران است که عراق جنگ را ببازد.»
همچنین روزنامه آمریکایی و ال استریت ژورنال نیز نوشت:
«ریگان که از ضعف تدریجی عراق در جنگ با ایران دچار هراس شده، دستور تهیه طرحهای جدیدی را به منظور تقویت عراق به دستیارانش صادر کرده است…».
در این دوران مرحلهی جدیدی از ممانعت برای دستیابی ایران به تسلیحات و تقویت عراق شروع شد. حتی آمریکاییها به طور غیرمستقیم به عراق یادآور شدند که با استفاده از نیروهای هوایی میتوانند دامنه جنگ را به پشت جبهه و مناطق غیرنظامی گسترش دهند. جمیز پلاک، معاون وزارت خارجهی آمریکا در این باره رسماً اعلام کرد:
«اگر احتمال شکست عراق در این جنگ وجود داشته باشد دولت بغداد احتمالاً با بمباران گسترده مواضع غیرنظامی، از بروز این شکست جلوگیری خواهد کرد.»
در تیرماه سال ۶۳ نمایندهی شوروی در کنفرانس بررسی اثرات جنگ در صلح و امنیت، در بغداد اعلام کرد: شوروی از ادامهی جنگ ایران و عراق بهشدت نگران است و برای پایان یافتن جنگ مصمم است عراق را با سلاحهای گوناگون تجهیز کند.
استفاده وسیع از سلاحهای شیمیایی، حمله به مناطق مسکونی و حمله به تأسیسات نفتی و نفت کشهای ایرانی از اقدامات اساسی عراق در این مرحله از جنگ بود؛ که در این میان تنگهی هرمز و تأسیسات جزیرهی خارک، هدف اصلی حملات عراق بود تا با کاهش درآمدهای نفتی ایران که تسلیحات ایران از تأمین میکرد ایران را مجبور به تسلیم کند. حملات عراق به جزیرهی خارک و نفت کشهای ایرانی از ۹ اسفند ۶۲ آغاز شد و به تدریج شدت یافت.
آقای هاشمی رفسنجانی پس از عملیات خیبر در جمع فرماندهان ارتش و سپاه، در تحلیل وضعیت سیاسی- نظامی میگوید: «ما الان وضع امکانات و درآمدمان نمیکشد به سختی خودمان را تجهیز و کالایی فراهم میکنیم. مدتی است زیر خط قرمز قرار داریم. دشمن محاسبه کرده و امکان ارزی ما را میداند. بعد از زدن کشتیها درآمد ما پایین آمده، ۵/۲ میلیون بشکه صدور نفت به زیر ۲ میلیون رسیده. اسکلهی خارک زده شده و خسارت زیادی داشته است.»
در این بین انجام عملیات نظامی و جلوگیری از رکود جنگ نیز به شدت ضروری بود آقای هاشمی میگوید: «تا یک ضربه میزنیم شرایطمان بهتر میشود، اما رکود که پیدا میشود، وضع کم کم بدتر میشود. چند راه حل وجود دارد با اعتبار نظامی که داریم جنگ را تمام کنیم و همه دست ما را میبوسند. اگر کسی نظرش این است که نمیشود بجنگیم، حالات باید تصمیم گرفت. اگر بخواهید بجنگید، باید یک طرح به تمام معنا کاملی پیدا کنیم که در آن طرح پیروز بشویم. میتوانیم چنین طرح کامل سرنوشت سازی پیدا بکنیم یا نه؟»
درهای باز در سیاست خارجی
با توجه به وضعیت بحرانی اقتصادی و سیاسی قبل از عملیات بدر، اتفاق نظر وجود داشت که ادامهی جنگ با وضعیت کنونی سخت و دشوار و به نوعی غیرممکن است. در این شرایط رویکرد جدیدی در سیاست خارجی شکل گرفت که به سیاست درهای باز مشهور شد. در این دوره عادی سازی روابط با کشورها تأکید شد. استدلالی که مطرح میشد این بود که: «لازمهی دیپلماسی ارتباط است اگر ما نباشیم در غیاب ما سرنوشت ما را رقم زده میشود، ولی اگر باشیم به قدر لیاقت و کارمان در تعیین سرنوشتمان دخالت خواهیم داشت.»
با فرانسه روابط جدیدی شکل گرفت و ارتباطهایی که با عربستان برقرار شد سعودالفیصل به ایران سفر کرد و با شوروی هم رایزنیهایی شد و روسها برای مدتی از تحویل موشک اس- ۲ به عراق خودداری کردند و از طریق لیبی تعدادی موشک اسکاد به ایران دادند. با سازمان ملل هم همکاریهای فراوانی انجام گرفت که موجب تحرک بیشتر این سازمان شد. پس از عملیات بدر برای اولین بار به کارگیری سلاحهای شیمیایی در جنگ توسط سازمان ملل محکوم شد.
تیرماه سال ۶۳ گنشر وزیر خارجهی آلمان به ایران آمد که دوره جدید مناسبات ایران و اروپا و همچنین زمینههای مذاکرهی پنهانی ایران و آمریکا با این سفر شکل گرفت.
با توجه به رایزنیهای سیاسی، این امیدواری به وجود آمده بود که صدام از صحنهی قدرت عراق کنار برود. حتی آقای هاشمی در خطبههای نماز جمعه با توجه به رایزنیهای سیاسی اشاره کرد: «وضع عراق مثل وضع سال ۱۳۵۷ ایران است. مجموعهی شرایط صدام امروز مثل شرایط محمدرضا پهلوی در اواخر سال ۵۶ و اوایل ۵۷ است… این مسأله الان در بغداد بسیار جدی است. از آن هم بالاتر در کشورهای حامی بغداد این مسأله مطرح است، آمده اند و با ما مطرح کرده اند که شما با رفتن صدام راضی میشوید یا چیزهای دیگری میخواهید؟»
روند مذاکرات سیاسی فرماندهی عالی جنگ را به این نتیجه رسانده بود که با یک عملیات پیروزی میتوان جریان حذف صدام را سرعت بخشید: «به نظر ما این طور میآید بدون یک پیروزی قاطع نظامی و بدون اینکه آنها مأیوس شوند از اینکه میتوانند صدام را از دست ما نجات دهند، آمادهی پذیرش انقلاب اسلامی در عراق و پیروزی ملت عراق نخواند شد… ضربهی نهایی نظامی را اول وارد کنیم و بعد نتیجهی سیاسی و انقلابی را بتوانیم از آن بگیریم.»
عملیات بدر براساس اهداف سیاسی جنگ طراحی شد.
فرماندهی سپاه نیز در رابطه با عملیات بدر میگوید: «باید به هر قیمتی شده میجنگیدیم اگر متوقف میشدیم کلاف سردرگم بن بست جنگ پیچیدهتر میشد.»
عملیات بدر
بار دیگر منطقهی هور برای انجام یک عملیات گسترده انتخاب شد. فرماندهی سپاه دربارهی انتخاب هور گفت: «منطقهای را پیدا کرده ایم که دارای یک رشته نقاط ضعف و یک رشته نقاط قوت است. اگر جای دیگری برویم که نقاط ضعف برای ما بیشتر است و نقاط قوت برای دشمن، جنگ به صورت دیگری خواهد شد. اگر نیروی زرهی داشتیم، امکانات داشتیم و آتش داشتیم، میتوانستیم در دشتهای عریض و عمیق مانور بکنیم.»
براساس تجربه خیبر وسعت منطقه کمتر انتخاب شد و نیروها متمرکز شدند. برخلاف عملیات خیبر که انتخاب هور جنبهی غافل گیری داشت در این عملیات امیدی به غافل گیری نبود و دشمن هم در فاصله یک ساله با تشکیل استمرار سپاه ششم در منطقه و مسلح کردن زمین کاملاً آماده بود. چند زور قبل از عملیات عراق برای اولین بار جنگ شهرها را با حمله به تهران آغاز کرد.
پیروزی عملیات بدر که با استقرار رزمندگان در کنار رودخانه دجله و تهدید جدی بصره همراه میشد، میتوانست سرنوشت جنگ را تغییر دهد. در واقع عملیات بدر تکامل یافتهی عملیات خیبر بود و با امیدواریهای زیادی ساعت ۱۱ شب روز ۱۹ اسفند سال ۱۳۶۳ با رمز «یا فاطمه الزهرا» آغاز شد.
در حمله اولیه برخی از نیروها به رودخانهی دجله و جادهی بصره- العماره نیز دسترسی پیدا کردند. اما با توجه به موانع و میدانهای مین و همچنین نبود تجهیزات و امکانات نظیر قایق، دفاع از مناطق تصرف شده بسیار دشوار شده بود. پس از هشت روز جنگ سخت و مقاومت رزمندگان اسلام از این مناطق عقب نشینی کردند و عملیات بدر با عدم موفقیت روبرو شد. در این عملیات عراق بار دیگر به طور گسترده از سلاحهای شیمیایی استفاده کرد. هفته نامهی ایل سبتوی ایتالیا در این باره نوشت: «عراق تنها با توسل به سلاحهای شیمیایی توانست نیروهای ایران را مجبور به عقب نشینی کند… در طول جنگ ایران و عراق، غرب بارها شاهد به کارگیری تسلیحات شیمیایی توسط رژیم عراق بود که حتی باعث کشتار مردم غیرنظامی شده بود، ولی در تمام این موارد چشمانش را بست.»
پس از عملیات بدر
تشدید جنگ شهرها و جنگ نفت کشها یکی از پیامدهای فوری عملیات بدر بود و در مدت یک و نیم ماه از سوم اسفند ۱۳۶۳ تا ۱۷ فروردین ۱۳۶۴، ۲۹ شهریور ایران ۱۸ بار مورد اصابت بمب و موشک قرار گرفت که ۱۲۲۷ نفر شهید و ۴۶۸۲ نفر مجروح شدند. این روند پس از اینکه دولت ایران از موافقان جنگ خواست تا در روز قدس راهپیمایی کنند. پایان یافت. اما راهپیمایی روز قدس سال ۶۴ با چنان شور و حال و استقبالی برگزار شد که باور کردنی نبود.
پس از عملیات بدر حجم کمکهای نظامی به عراق هم رشد زیادی داشت. طوری که در خرداد ۶۴ طارق عزیز اعلام کرد: عراق موشکهای پیشرفته و تسلیحات بیشتری گرفته است. روزنامهی دی ولت آلمان، نوشت: «آمریکا ۲۰ فروند هلی کوپتر مدرن بل هاوک به مبلغ ۳۰ میلیون دلار به عراق واگذار کرده، فرانسویها هم ۶۰ فروند هواپیمای میراژ ۲۰۰۰ به عراق تحویل دادند و…» همچنین امیدواریهایی که از مذاکرات سیاسی به وجود آمده بود با عدم موفقیت عملیات بدر تا حدی کمرنگ شد و استراتژی یک عملیات پیروز و به عبارتی شتاب زده برای پایان جنگ با سوالات جدی مواجه شد.
همچنین در عملیاتهای خیبر و بدر عدم هماهنگی سپاه و ارتش مشکلاتی به وجود آورده بود که این مشکلات قابل حل نمینمود؛ و نهایتاً پس از عملیات بدر تصمیم گرفته شد سپاه و ارتش مستقل از هم عمل کنند؛ و در شهریور ۶۴ نیز با دستور امام نیروهای سه گانهی زمینی، هوایی و دریایی سپاه تشکیل شد. عملیاتهای خیبر و بدر فصل جدیدی در جنگ به نام جنگ آبی و خاکی را گشود و از تجربیات ارزندهی آن در عملیاتهای تأثیرگذار والفجر ۸ و کربلای ۵ استفاده شد.
خمپاره دشمن علیه خودش – خاطرهای از عملیات والفجر ۲
سرهنگ توپخانه ستاد: علی سجادی
به دنبال عدم موفقیت نیروهای خودی در جبهه جنوب در عملیاتهای والفجر مقدماتی و والفجر ۱ و پیدا شدن نوعی بن بست برای دسترسی به هدف اصلی راهبرد مرحله سوم جنگ یعنی تعقیب و تنبیه متجاوز، فرماندهان و طراحان نظامی جمهوری اسلامی ایران به منظور انهدام نیرو، سرگرم نگه داشتن دشمن و حفظ روحیه آفندی نیروهای خودی اقدام به طرح ریزی عملیات در شمالیترین منطقه جبهه جنگ یعنی پیرانشهر نمودند. شهر مرزی پیرانشهر واقع در شمال استان آذربایجان غربی است که با دو رشته ارتفاع قمطره و تمرچین با کشور عراق همجوار میباشد. در آن زمان، هم مناطق مرزی ایران در استانهای آذربایجان غربی و کردستان توسط ضد انقلاب داخلی ناامن بودند و هم مناطق مرزی عراق صحنه رزم احزاب مخالف کردستان عراق مانند اتحادیه میهنی کردستان عراق به ریاست جلال طالبانی و حزب دمکرات کردستان عراق به ریاست مسعود بارزانی بودند.
طرحریزی و اجرای عملیات در چنین منطقهای مستلزم هماهنگیها و اقدامات بیشتری نسبت به سایر جبههها بود که این اقدامات توسط مسئولین مربوط به انجام رسید. علاوه بر بعد برون مرزی عملیات والفجر ۲، خا صیت دیگر این عملیات این بود که با حضور نیروهای رزمنده بیشتر در این منطقه، ضدانقلاب نیز ضربهای اساسی متحمل گردیده واز شدت عملیات آنها به شدت کاسته میشد، کما اینکه به خوبی به خاطر دارم که در زمان عملیات اجرای عملیات والفجر ۲ در منطقه پیرانشهر، حتی امکان تردد شبانه در محورهایی مانند پیرانشهر به نقده، پیرانشهر به پسوه و جلدیان فراهم شده بود و این امر تا قبل از اجرای این عملیات برای مردم بومی و حتی افراد و نیروهای مسلح فقط در حد یک آرزو و رویا بود. به هر حال طرح ریزیها انجام و مقدمات کار برای اجرای عملیات والفجر ۲ فراهم شد.
برای این عملیات که در منطقه مسئولیت لشکر ۶۴ ارومیه به اجرا در آمد، تیپ ۲ از لشکر ۷۷ ثامن الائمه، گردانهای ۱۰۵ و ۱۴۵ مکانیزه از لشکر ۹۲ رزهی اهواز، گردان ۱۶۴ پیاده و ۲۴۵ تانک از لشکر ۶۴ ارومیه و گردان ۸۰۷ پیاده از تیپ ۴۰ سراب و توپخانه لشکر ۶۴ ارومیه، هوانیروز و نیروی هوایی از ارتش جمهوری اسلامی ایران، تیپ ۳۳ المهدی کرمان، گردانهای ۶ و ۷ پیاده و نیز یک گردان از تیپ ویژه شهدا (نیروهای جنگ نامنظم سپاه) شرکت داشتند.
طرح اولیه عملیات به گونهای بود که تیپ ۲ لشکر ۷۷ از جناح راست و از روی ارتفاعات قمطره وارد عمل میشد. گردان ۲۴۵ تانک از لشکر ۶۴ ارومیه در محور میانی عمل میکرد و تیپ ۳۳ المهدی سپاه، در جناح چپ بر روی ارتفاعات مرزی تمرچین در داخل خاک ایران و در ادامه بر روی دامنه ارتفاعات کُدو با ارتفاعی بیش از ۳۳۰۰ متر که ادامه آن به ارتفاع ۲۵۱۹ در عمق حدود ۱۸ کیلومتری خاک عراق، میرسید میبایست عملیات خود را انجام دهد. این سه محور در حوالی تنگه در بند و در امتداد ارتفاعات ۲۵۱۹ و شهید صدر الحاق میکردند.
در مرحله آغازین عملیات، تیپ ۲ لشکر ۷۷ موفق شد پیشرویهای لازم را انجام داده و هدفهای تعیین شده را تصرف کند، اما حرکت گردان ۲۴۵ تانک که ناگزیر از حرکت در داخل تنگه و بر روی جاده بود، بر اثر تمرکز آتش شدید توپخانه دشمن متوقف ماند.
حرکت تیپ ۳۳ المهدی در جناح چپ نیز موفقیت آمیز نبود، در نتیجه دراین مرحله نیروهای خودی موفق به الحاق نشدند. به منظور رفع این مشکل، تدبیر فرماندهان بر این قرار گرفت که یک گردان از تیپ ویژه شهدای سپاه پاسداران در جناح چپ هلی برن شود.
با اینکه بنده در آن زمان از گردان ۳۰۶ توپخانه (یگان سازمانی) منفک شده در مسئولیت دیگری مشغول انجام وظیفه بودم، ولی به درخواست شهید محمود کاوه فرمانده تیپ ویژه شهدا، به دلیل آشنایی و سابقه عملیاتی که با هم در گذشته داشتیم، در عملیات هلی برن نیروهای او را همراهی کردم. حدود ۱۰ الی ۱۲ فروند بالگرد ۲۱۴ هوانیروز، یک گردان از تیپ ویژه را که حدود ۲۰۰ نفر بودند در پادگان پسوه سوار کرده و به طرف ارتفاعات کُدو در عمق خاک عراق به پرواز در آمدند پس از حدود یک ربع ساعت پرواز و با رفع مشکلات زیادی که بر اثر حضور میگهای عراقی بوجود آمد سرانجام به صورت موفقیت آمیز در دامنه ارتفاعات کدو پیاده شدیم و در فرصت باقی مانده تا شب توانستم ثبت تیرهای لازم را بر روی ارتفاعات ۲۵۱۹ انجام دهم. حدود ساعت ۰۱:۰۰ بامداد عملیات تصرف ارتفاع ۲۵۱۹ آغاز شد و نیروهای ما توانستند در کمتر از دوساعت نبرد نزدیک سلحشورانه این ارتفاع را به تصرف در آورند و به سرعت مواضع خود را بر روی این ارتفاع مهم تحکیم و تثبیت کنند. با روشن شدن هوا خود را به محل مناسبی برای دیدبانی رساندم و در مقابل خود در حد فاصل تنگه دربند تا شهر چومان مصطفی عراق دریایی از تجهیزات و ادوات جنگی اعم از تانک، توپخانه، خمپاره انداز و نیروهای عراقی را مشاهده کردم. بر اساس آموزشهای توپخانه که همیشه اولویت آتش با یگانهای پشتیبانی آتش دشمن است، ابتدا یگانهای توپخانه دشمن را زیر آتش گرفتم که تعدادی از آنها منهدم شدند و تعدادی توانستند توپها را به توپ کشها بسته و تغییر موضع بدهند. بر اثر ضعیف شدن آتش توپخانه دشمن، گردان ۲۴۵ تانک، موفق شد از محور میانی پیشروی کند و به این ترتیب عمل الحاق سه جناح با موفقیت انجام شد.
در مدت ۴۸ ساعتی که مشغول تحکیم و تثبیت مواضعمان بر روی ارتفاع ۲۵۱۹ بودیم، اتفاقات زیادی روی داد که شرح هر کدام از آنها مستلزم وقت زیادی است و مجال آن در اینجا نیست و شاید در فرصتهای دیگر باز گو شوند. برای حسن ختام به یک خاطره از این عملیات اشاره میکنم که البته درس و پندی قابل توجه نیز در آن وجود دارد. در حین عملیات تعدادی سرباز عراقی را اسیر کرده بودیم که هنوز فرصت تخلیه آنها پیش نیامده بود. به هنگام تحکیم مواضع، از یکی از ارتفاعات مجاور که در نزدیک ۲۵۱۹ بود یک نفر تک تیر انداز دشمن به طرف ما شلیک و در ماموریت ما اختلال ایجاد میکرد.
نیروهای خودی هم به دلیل هلی برن شدن، فاقد امکانات لازم برای پاسخگویی بودند و درگیریهای رو در رو هم بسیار شدید بود. ناگهان وجود یک یک قبضه خمپاره اندازه ۶۰ م م که از نیروهای عراقی بر جای مانده بود توجه ام را جلب کرد، به طرفش رفتم. ۱۶ عدد خمپاره هم در کنارش بود، به یاد اسرای عراقی افتادم. به فرمانده گردان گفتم آیا در میان نیروهای بسیجی شما کسی عرب زبان است؟ یک جوان بسیجی کم سن و سال اهل اهواز جلو آمد. از او خواستم به زبان عربی از سربازان اسیر عراقی سوال کند کدامیک از آنها میتوانند با این خمپاره انداز کار کند؟ پس از ترجمه سوال من، یکی از سربازان عراقی در حالی که لبخند بر لب داشت جلوتر آمد و گفت من میتوانم، از جوان بسیجی خواستم به او بگوید که تو در مقابل نیروهای اسلام جنگیدهای و گناه بزرگی مرتکب شدهای، حال در کنار ما قرار بگیر و از بار گناهت کم کن. پرسید باید چکار کنم؟ ارتفاعی را که تک تیر انداز عراقی روی آن بود، نشانش دادم و گفتم با این خمپارهها آن تک تیرانداز را بزن. سرباز عراقی خمپاره انداز را روی ارتفاع روانه و اولین گلوله را شلیک کرد. گلوله به راس ارتفاع اصابت کرد. از او خواستم چند خمپاره دیگر هم به همان نقطه شلیک کند و به این ترتیب آتش تیر انداز عراقی خاموش شد.
حقانیت رزمندگان اسلام در جنگ با ارتش بعثی عراق، آن قدر واضح و آشکار بود که سرباز دشمن حاضر شد در داخل خاک خودش با جنگ افزار خودش به سرباز همرزم خودش شلیک کند و این ماجرایی بس عبرت آموز است برای همه متجاوزان که حق همیشه پیروز است و باطل همیشه ناکام و رفتنی است. در ایام سالروز اجرای عملیات والفجر ۲ یاد و خاطره تمامی شهدا و رزمندگان این عملیات افتخار آفرین را گرامی میداریم.
از سوی دیگر در یک توطئه جهانی با شرکت آمریکا، اروپا و کشورهای عربی منطقه، قیمت نفت تا مرز ۵/۵ دلار در بشکه سقوط کرد. در سال ۶۵ فرماندهان نظامی درصدد برآمدند که با دستیابی به یک پیروزی دیگر مانند فاو جنگ را به نقطه روشنی برسانند. از این رو عملیات کربلای ۴ در شلمچه طرح ریزی شد. لیکن آمریکا که پس از فاو به این نتیجه رسیده بود که در صورت تکرار پیروزیهای ایران منافع او به خطر خواهد افتاد، کمکهای اطلاعاتی خود را به عراق شدیداً افزایش داد به گونهای که هنگام آغاز عملیات کربلای ۴ کاملاً از عملیات مطلع بود و به همین خاطر پس از شب اول عملیات، فرماندهان سپاه ادامه عملیات را مصلحت ندانسته و آن را متوقف کردند. ۱۵ روز پس از عملیات کربلای ۴ طی یک ابتکار عمل بدیع سپاه عملیات کربلای ۵ طرح ریزی کرد و در حالی که عراق خود را برای حمله به فاو آماده میکرد و عملیات سالانه ایران را نیز تمام شده تلقی مینمود، یک بار دیگر غافلگیر شد، اما این بار از لحاظ زمان (نه مکان).
عملیات کربلای پنج بسیار سخت بود؛ جبهه خودی درصدد آن بود که با رسیدن به کانال زوجی در کنار شهر بصره قرار بگیرد و عراق نیز کوشش میکرد به هر قیمت ممکن از پیشروی ایران جلوگیری کند. بدین معنا که بر خلاف والفجر هشت که عراق زمین را واگذار کرد تا زمان را بدست آورد، تلاش عراق مصروف آن بود که زمین را حفظ کند. به هر تقدیر عملیات کربلای پنج نیز مانند هشت دارای پیامدهای زیادی بود، به گونهای که سال بعد، سال رقم خوردن سرنوشت جنگ قلمداد گردید.
۶۴/۳/۱۷_ عملیات ظفر ۱ در جزیره مینو توسط ارتش.
۶۴/۳/۲۳ _ عملیات انصارا… توسط سپاه در کردستان.
۶۴/۳/۲۴ _ عملیات قدس ۱ در هورالهویزه توسط سپاه.
۶۴/۴/۵_ عملیات ظفر ۲ در پنجوین توسط ارتش.
۶۴/۴/۷ _ عملیات ظفر ۳ توسط ارتش در غرب کشور.
۶۴/۴/۱۰_ عملیات ظفر ۴ توسط ارتش در فکه.
۶۴/۴/۲۰_ عملیات قدس ۳ توسط سپاه در منطقه دهلران.
۶۴/۴/۲۳ _ عملیات قادر در جبهه شمالی و در محور سیدکان توسط ارتش.
۶۴/۵/۲_ عملیات قدس ۴ در هورالهویزه توسط سپاه.
۶۴/۵/۱۵_ عملیات قدس ۵ در هورالهویزه توسط سپاه.
۶۴/۵/۲۳ _ عملیات عاشورای ۱ توسط سپاه در تکاب کردستان.
۶۴/۵/۲۴_ عملیات عاشورای ۲ توسط سپاه در منطقه چنگوله.
۶۴/۵/۲۵_ عملیات عاشورای ۳ توسط سپاه در منطقه فکه.
۶۴/۸/۱ _ عملیات عاشورای ۴ توسط سپاه در منطقه هورالهویزه.
۶۴/۱۱/۲۰ _ عملیات والفجر ۸ در جبهه جنوب و منطقه عمومی فاو، بطور مستقل توسط سپاه پاسداران طراحی و انجام شد که در آن ۱۲ لشکر و ۹ تیپ پیاده به همراه ۱۵ گردان توپخانه در مقابل ۸ لشکر و ۳۴ تیپ پیاده، ۲ لشکر و ۱۰ تیپ زرهی و مکانیزه دشمن عمل کردند. در این عملیات ۲۱۳۵ نفر از نیروهای دشمن اسیر و قریب ۵۰۰۰۰ نفر از آنان کشته و یا زخمی شدند و ۲۰۰ دستگاه تانک و نفربر، ۶۰ فروند هواپیما، ۱۰ فروند هلیکوپتر، ۵۰۰ دستگان خودرو و ۱۵۰ قبضه انواع توپ ارتش عراق منهدم شد و ۱۰۰ دستگاه تانک و نفربر، ۲۵۰ دستگاه خودرو، ۳۵ قبضه توپ و ۳۴ دستگاه تجهیزات مهندسی به غنیمت گرفته شد.
در عملیات والفجر ۸ ,۸۰۰ کیلومتر مربع از خاک عراق از جمله شهر و تأسیسات نفتی فاو و دریاچه نمک به تصرف نیروهای اسلام درآمد. این عملیات نقش تعیین کنندهای در روند جنگ داشت و موجب به هم خوردن توازن به نفع ایران در بعد نظامی و سیاسی گردید.
از جمله مشخصات برجسته عملیات والفجر ۸ میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱ – عبور نیروهای خودی از اروند رود.
۲ – کاربرد وسیع غواصی در عملیات رزمی.
۳- غافلگیری مطلق دشمن.
۴- نقش بارز دفاع ضد هوایی.
۵- انتخاب منطقه از لحاظ جغرافیایی که جناحین جبهه خودی را (به جز جناح شمالی) آب در بر میگرفت و از تعرض دشمن مصون بود.
۶ – بکارگیری وسیع عوامل شیمیایی از سوی عراق.
۷ – انهدام وسیع واحدهای ارتش عراق.
۸ – انتقال دستگاههای سنگین مهندسی، زرهی و توپخانه به آن سوی رودخانه.
۶۴/۱۲/۵_ عملیات والفجر ۹ در منطقه پنجوین توسط ارتش و سپاه.
۶۴/۱۲/۱۵_ آغاز استراتژی دفاع متحرک.
ارتش عراق برای جبران شکستهای خود و نیز تقویت روحیه از دست رفته فرماندهان و سربازانی که مرتباً متحمل شکستهای سنگینی شده بودند، حرکت جدیدی را آغاز کرد که بعدها استراتژی دفاع متحرک نامیده شد. در این طرح ارتش عراق با حمله به مناطقی که به لحاظ پدافندی دچار ضعفهایی بودند درصدد برآمد تا حداقل برای مدت کوتاهی ابتکار عمل را بدست گرفته و فرصت کافی برای بازسازی یگانهای خود که در عملیات والفجر ۸ آسیب فراوانی دیده بودند، بدست آورد. این استراتژی با هجوم نیروهای خودی درعملیات کربلای ۱ عملاً شکست خورد. اما به نظر میرسد شکل کاملتر این حرکت در پایان جنگ از سوی ارتش عراق به اجرا درآمد.
۶۴/۱۲/۱۵_ حمله دشمن با یک تیپ و ۴ گردان کماندویی به محور چوراتا در جبهه شمالی و بازپس گرفتن منطقه عملیاتی والفجر ۹.
۶۴/۱۲/۲۹_ آفند دشمن به استعداد یک تیپ پیاده به محور پنجوین (جبهه شمالی) – منطقه عملیات والفجر ۹ که به تصرف ارتفاعات محور پنجوین از جمله شیخ گزنشین، میشلان و شیخ لطیف انجامید.
۶۵/۱/۱۵_ حمله عراق با ۳ تیپ پیاده و یک گردان زرهی در محور دربندیخان – جبهه شمالی و تصرف شاخ شمیران و شاخ سورمر
۶۵/۱/۱۸_ آفند دشمن در محور پیچ انگیزه – شرهانی (جبهه جنوب) و تصرف تپه ۱۷۵ شرهانی.
۶۵/۱/۲۲_ حمله عراق در محور سومار (جبهه میانی) با ۴ تیپ پیاده و ۳ گردان مستقل به همراه ۲ گردان تانک با ارتفاعات سومار و بازپس گیری ارتفاعات اسماعیل خان و پایگاه دوله شریف.
۶۵/۲/۲۴_ آفند دشمن در محور سیدکان به استعداد ۱ تیپ و تعدادی از یگانهای جاش که منجر به تصرف ارتفاعات سرسول، گرشوال و لولال با مجموع وسعت ۲۵۰ کیلومتر مربع شد.
۶۵/۲/۶_ حمله عراق در محور جزیره مجنون با ۱ لشکر و پیشروی ۲۰۰ متر در مواضع رزمندگان اسلام در طول ۴ روز.
۶۵/۲/۸_ عملیات تکمیلی والفجر ۸ توسط سپاه در کارخانه نمک (فاو).
۶۵/۲/۱۰_ آفند دشمن در محور فکه (جبهه جنوب) با استعداد یک لشکر زرهی، ۱۰ تیپ پیاده و در جبههای به عرض ۲۰ تا ۲۵ کیلومتر که به نفوذ ۷ کیلومتر در عمق مواضع نیروهای خودی انجامید. در این عملیات عراق ۱۰۰ دستگاه تانک و ۷۶ دستگاه نفربر و ۱۲ خودرو از دست داد.
۶۵/۲/۱۹_ حمله عراق با ۲ لشکر و ۱۱ تیپ مکانیزه و زرهی در محور پیچ انگیزه (جبهه جنوب) که در نتیجه آن ۳۶ کیلومتر مربع از منطقه به تصرف ارتش عراق درآمد.
۶۵/۲/۲۴_ حمله دشمن با استعداد ۷ تیپ و ۱۲ گردان مستقل کماندویی در محور حاج عمران (جبهه شمالی) و تصرف ارتفاعات مهم ۲۵۱۹ و ۲۴۳۵ در طی ۱۰ روز. در این عملیات ۳۰۰۰ عراقی کشته و ۲۰۰ نفر به اسارت درآمدند و ۱۷ هلیکوپتر دشمن منهدم شد.
۶۵/۲/۲۶_ حمله عراق با ۷ تیپ پیاده، دو تیپ زرهی و مکانیزه و یک گردان کماندویی در محور مهران (جبهه میانی) که به تصرف شهر مهران انجامید.
۶۵/۴/۹_ عملیات کربلای ۱ و آزادسازی شهر مهران توسط واحدهای رزمی سپاه پاسداران که عملاً موجب شکست استراتژی دفاع متحرک عراق شد. در اینعملیات یگانهای خودی موفق شدند در مدت کوتاهی کسب آمادگی کرده و با یورش بر نیروهای عراقی آنان را مجبور به فرار کنند. با آزادسازی مجدد شهر مهران ابتکار عمل مجدداً به جبهه خودی بازگشته و تلاشها برای انجام یک عملیات گسترده آغاز شد.
۶۵/۴/۹_ عملیات کربلای ۲ توسط سپاه در منطقه حاج عمران.
۶۵/۶/۱۰_ عملیات کربلای ۳ توسط سپاه بر روی اسکله الامیه واقع در شمال خلیج فارس.
۶۵/۷/۱۲_ عملیات ظفر توسط ارتش در غرب کشور.
۶۵/۷/۱۹_ عملیات فتح ۱ توسط سپاه در کرکوک.
۶۵/۸/۴_ عملیات فتح ۲ توسط سپاه در سد دوکان.
۶۵/۸/۲۹_ عملیات فتح ۳ توسط سپاه در منطقه زاخو – دهوک.
۶۵/۱۰/۳_ عملیات کربلای ۴ توسط سپاه در منطقه الواخصیب.
۶۵/۱۰/۱۹_ عملیات کربلای ۵ در جبهه جنوب و در محور شلمچه – شرق بصره توسط ۱۶ لشکر و ۸ تیپ مستقل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام شد که در نتیجه آن ۲۶۵۰ نفر از نیروهای دشمن اسیر و ۱۰۰۰۰۰ نفر از آنان کشته و یا زخمی شدند. در این عملیات ۸۷۰ دستگاه تانک و نفربر، ۸۰ فروند هواپیما، ۱۸۰ قبضه توپ صحرایی، ۱۰۰۰ دستگاه خودرو، ۱۲۰ قبضه توپ ضدهوایی عراق منهدم و ۲۳۰ دستگاه تانک و نفربر، ۲۰ قبضه توپ صحرایی، ۲۰۰ دستگاه خودرو، ۱۰۰ دستگاه وسایل مهندسی و ۱۰۰ قبضه توپ ضدهوایی به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد. در عملیات کربلای ۵ ,۱۵۰ کیلومتر مربع از خاک دشمن به تصرف رزمندگان اسلام درآمد و نیروهای خودی در پاسگاههای بوبیلن، شلمچه، کوت سواری، خیّن و جزایر بوارین و ام الطویل، کانال پرورش ماهی چندین روستای عراقی در ۱۰ کیلومتری بصره استقرار یافتند. این عملیات در میان ناباوری عراق، پس از انجام کربلای ۴ صورت گرفت. سپاه با درک تحلیل عراق از شرایط حاضر مبنی بر اینکه عملیات سالانه ایران انجام شده و دیگر عملیاتی انجام نخواهد شد، ضمن پذیرش خطر بزرگ عدم موفقیت، توانست شرایط سیاسی- نظامی را بار دیگر به نفع انقلاب تغییر دهد. با شکست سنگین عراق در این عملیات تهاجم به فاو که در دستور کار ارتش این کشور قرار داشته به مدت دو سال تعویق افتاد.
۶۵/۱۰/۲۳_ عملیات کربلای ۶ در منطقه سومار توسط ارتش.
۶۵/۱۰/۲۸_ عملیات نصر توسط سپاه در محور دهوک – دولان.
۶۵/۱۱/۲۲_ عملیات فتح ۴ (مرحله اول) در منطقه دیانا توسط سپاه.
۶۵/۱۲/۴_ عملیات فتح ۴ (مرحله دوم) در منطقه دیانا توسط سپاه.
۶۵/۱۲/۱۲_ عملیات کربلای ۷ توسط ارتش در ارتفاع حاج عمران